انتظارمابراى داشتنتانتظارمابراى داشتنت، تا این لحظه: 18 سال و 3 ماه سن داره
وبلاگ من وبلاگ من ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
مامانی مامانی ، تا این لحظه: 41 سال و 19 روز سن داره

در انتظار يه فرشته ناز

حرف دل …

سلام … سلام به همه دوستان اميدوارم حالتون خوب باشه واوضاع بر وقف مراد وباب ميلتون پيش بره وبه حاجت قلبيتون برسين الهى آمين خوبى فرشته ناز زندگى من توى طول روز شايد صدبار باهات حرف ميزنم حالا مشغول هركارى باشم كلا فكر ذكر من شده تو چون نزديك عملم هستم گرچه دوماه بعد عمل بايد صبر كرد و خيلى راه درپيش داريم ولى بازم خداروشكر ميكنم هرچى پيش بياد توكل به خدا بابابايى ديشب كلى حرف زديم راجع به شما به آينده وچه كارايى بايد بكنيم كلا پدرآينده نگرى داريا پس زودتر بيا دلشو شاد كن چون جديدا خيلى به تو فك ميكنه تا حالا انقده جدى نگرفته بود جيگر خودم انقده دلم برا باباى خودم تنگ شده كه دارم ديوانه ميشم نميدونم چرابه خوابم نمياد خدا همه پدرم...
28 آبان 1393

تشكراز دوستام وشرح اين روزام

سلام ,وسلام به دوستاى خوب و عزيزم كه اگه چند وقت نباشى حالمون براشون مهم هستش ممنون جوياى حالم بودين با پياماى قشنگتون دل گرم شدم واقعا اينو از ته دل ميگم دوستون دارم انشاالله همتون به آرزو و هرچى كه از خدا ميخاين بهتون بده فقط برا جبران محبتتون دعام درحقتون انشاالله سر فرصت ميام بهتون سر بزنم خب از خودم بگم كه خيلى خوب نيستم چند روزى معده دردشديددارم با دكتر رفتنم خوب نشدم حوصله هيچ چيز هيج جا رو ندارم سى آبان كه نوبت عملم هستش ديگه اينكه اين روزا خيلى دلم گرفته از آدماى دور برم كه فقط جلوت خوبن وتا برگردى اونا هم يه جور ديگه ميشن كاش يكى بود ميفهميد منو گرچه اونايى كه ميتونى بهشون بگى ولى براخودشون درد دارن مثل مادركه دلم نمياد بهش چي...
23 آبان 1393

دل تنگیای این روزام

سلام  وسلام به همه دوستای عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه الان از سر دل تنگی اومدم نمیدونم چرا انقد دلم گرفته پیش خودم گفتم خداروشکر که اینجارو دارم ودوستای خوبی که درکت میکنن ودر ظاهر باهات خوب نیستن اینجا با اینکه همدیگرو ندیدیم ولی واسه شادیاشون شاد میشیم واسه غماشون ناراحت وخوب حال همو میفهمیم دیشب انقدر عصبی شده بودم و ناراحت که باعث تعجب خودمم شده بود اینو بگما انقدر گریه کردم تا یکم سبک شدم دیشب میخاستم پست بزارم اصلا حال نداشتم خسته بودم این روزا صبحا دیگه زود پامیشم غذای شام نهار اماده میکنم چون از سه میرم روضه بعدش مسجد تا دوازده میام خونه ولی با این حال ...حال این روزام بده مامانی جونم فردا روز بزرگداشت علی اصغر هس...
8 آبان 1393

¤سلام ¤

سلام عزيز دلم و سلاا م به همه دوستام پيشاپيش فرارسيدن ماه محرم بهتون تسليت ميگم خوب فرشته مامان در چه حاله امروز برا نماز كه رفته بودم مسجد مغرب كه خوندم وسطش نميدونم چم شد يهو دلم گرفت ,گريم گرفت يعنى يكى از خانماى مسجدمون بنده خدا بچه نداره الان چهل خورده اى سالشه گفتم خدا چى كشيدو چى ميكشه خيلى صبر ميخادداشت بعد نماز دعا ميكرد گفت خدا دامنتو سبز كنه بعد از خودش ميگفت اولاش خيلى لجه بچه ميگرفتم يبار كه رفته بودم زيارت امام رضا بهش گفتم يا امام رضا اگه بچه ميخاى بدى زود بده و اگه صلاح نيست دلمو سرد كن و همونجوريم شد و ديگه برا بچه كارى نميكردم و بنده خدا گفتش كه يه شب خواب ديده كه كسى بهش گفته اين دنيا بچه ندارى ولى اوندنيا يى دارى خدا...
2 آبان 1393
1